مصاحبه در مورد وبلاگ نویسی
نشریه وزین و الکترونیکی شیرازه، در شماره سال اول - شماره ي اول / آذر - دی 1386 این مصاحبه را با من و آقای اصنافی و خانم کرمی، در مورد وبلاگ نویسی انجام داده بود که نمی دانم چرا تا حالا آن را ندیده بودم یا اصلا به آن توجه نکرده بودم. متن مصاحبه در ادامه درج می شود. البته برخی از وبلاگ های دیگری را که موضوعات خیلی متفرقه ای دارند یا با نام مستعار مدیریت می کنم و در آنها می نویسم در این سیاهه نیاورده ام.
*******
۱. سابقه وبلاگ نویسی
از بهمن سال 1381 وبلاگ نويسي را آغاز كردم. خودم نمي توانم قضاوت كنم كه آيا اولين كسي هستم كه در زمينه كتابداري در ايران وبلاگ ايجاد كردم يا خير؟ اما مي توانم بگویم که اولین وبلاگ تخصصي كتابداري ايران را ايجاد كرده ام و همچنان كار روزآمدسازي آن ادامه دارد. اين وبلاگ با عنوان "فهرستنويس اينترنتي" و با نشاني: http://internetcataloger.persianblog.ir به موضوع تخصصي فهرستنويسي منابع اينترنتي و مباحث پيراموني آن اختصاص دارد.
در حال حاضر وبلاگهاي مختلفي را اداره مي كنم يا عضو هستم كه به برخي از آنها در ادامه اشاره مي شود:
|
رديف |
عنوان وبلاگ |
موضوع |
تاريخ ايجاد يا آغاز همكاري |
نشاني |
|
1
|
فهرستنويس اينترنتي |
فهرستنويسي منابع اينترنتي |
16/11/1381 |
|
|
2 |
|
|
|
|
|
3 |
گفتگو (وبلاگ گروهي انجمن كتابداري و اطلاعرساني ايران) |
عمومي و انجمن |
26/8/1385 |
|
|
4 |
وبلاگ گروهي كتابداران ايران |
عمومي كتابداري و اطلاع رساني |
4/9/1385 |
|
|
5 |
وبلاگ گروهي عكسهاي كتابداري |
عكسهاي كتابداري و اطلاع رساني |
9/10/1385 |
|
|
6 |
دل گفته ها |
شخصي- كتابداري و اطلاع رساني |
22/5/1386 |
2. فکر میکنید مهمترین مشکلات وب لاگ ها در حوزه کتابداری چیست؟
نمي توان يك مشكل را به عنوان مساله اصلي وبلاگهاي كتابداري در ايران طرح كرد بلكه مي توان به برخي مسائل اساسي و تاثيرگذار در اين زمينه اشاره كرد كه برخي از مهمترين مسائل آنها عبارتند از:
· اغلب وبلاگها بيشتر به خبررساني مي پردازند تا به توليد فكر و دانش جديد
· وبلاگ، بيشتر به عنوان ابزاري تفنني تلقي مي شود نه به عنوان ابزاري جدي براي فعاليتهاي علمي و حرفه اي
· وبلاگ ها به همان سرعتي كه ايجاد مي شوند از فعاليت باز مي ايستند.
· وبلاگ به دليل ويژگيهايي كه دارد بيشتر مورد استفاده نسل جوان رشته كتابداري و اطلاع رساني است و جز تني چند از اساتيد و پيشكسوتان اين رشته، از چنين ابزاري استفاده نكرده و حتي از وجود چنين پديده اي نيز بي اطلاع هستند. اين باعث مي شود كه سياليت روح جوانان در وبلاگها هم جريان داشته باشد و فقط شاهد نوعي گزارشگري در وبلاگها باشيم و توليد انديشه يا فعاليت هاي علمي كمي تحت الشعاع قرار مي گيرد
· اغلب وبلاگها عمومي، خبري يا دفترچه يادداشت روزانه افراد است و جاي وبلاگهاي تخصصي روزآمد خالي است
· به همه مسائل بالا، بايد سانسور (بيشتر خودسانسوري ناشي از ترس)، ملاحظات شغلي، سياسي، پيشكسوتي و... را هم اضافه كرد كه باعث مي شود گاه در وبلاگها آنچه را كه بايد نوشته و منتشر شود، در سايه چنين ملاحظاتي منصه ظهور نيابد.
3. ایا وب لاگ را فقط یک وسیله اطلاع رسانی یک طرفه میدانید؟
خير. وبلاگ محيطي است كه در آن بر عكس وب سايت كه به نوعي يك طرفه است، تعامل شكل مي گيرد. اين تعامل از طريق نظرات نوشته شده (عمومي يا خصوصي)، بازخورد شفاهي يا از طريق پست الكترونيكي اتفاق مي افتد. اصلا وبلاگ بدون مخاطب و تعامل معني خود را از دست مي دهد و نويسنده يا نويسندگان آن نيز به مرور انگيزه ها و اهداف خود را به فراموشي مي سپارند.
4. اگر وب لاگ را مکانی برای دادو ستد دوسویه اطلاعات میدانید از چه روست که در وب لاگ ها ی کتابداری دیالوگی قوی میان مخاطب و نویسنده وجود ندارد!؟
وبلاگ هم مانند ساير مظاهر فن آوري، پديدهاي وارداتي است و طبعا براي رسيدن به كاركردهاي ويژه خود به زمان و فرهنگ سازي نياز دارد. اگر نگاهي به وبلاگهاي سه يا چهار سال پيش بياندازيد متوجه مي شويد كه اظهار نظر و ارتباط بين نويسنده و خواننده خيلي كم بوده و به نوعي صرفا اظهار شعف، تعجب يا خرسندي از وجود چنين پديدهاي در اظهار نظرات مشاهده مي شود. اما به مرور سير تكاملي بهتري طي شده و اكنون شاهد برخي گفتگوهاي علمي، منطقي و قوي بين مخاطب و نويسنده هستيم. اما اين ها استثنا است و نمي توان حكم كلي درباره آنها صادر كرد. بنده هم نظرم اين است كه در فضاي وبلاگي ما بحث هاي تخصصي مبتني بر پشتوانه يا اهداف علمي اتفاق نمي افتد.
شايد بتوان يكي از دلايل فقدان چنين تعاملي را در همان عامل اصلي رواج فراوان وبلاگ در ايران – يعني محدوديتهاي فراوان ساير مجراهاي ارتباطي و عدم دسترسي همگاني به آنها- جستجو كرد. يعني يك دانشجو يا دانش آموخته كتابداري و اطلاع رساني ايراني نيز مانند ساير افراد جامعه عادت كرده است كه از اين فضا براي تخليه احساسات مثبت يا منفي خود استفاده كند. در اين فضا، تمايل كمتري به طرح مباحث جدي وجود دارد. شايد همه چنين تجربه اي را داشته ايم كه در بين نظرات اظهار شده درباره پستي در وبلاگي كسي هم تصميم گرفته كه كمي رنگ و بوي جدي و علمي به نظرات خود بدهد و آن را طرح كند. در اين حالت، انگار نظر آن خواننده بي نوا وصله ناجوري است و مورد بي مهري فراوان قرار مي گيرد.
5. . به طور کلی شما مخاطب خودتان را چه کسانی میدانید؟ دانشجویان؟ استادان؟کارکنان کتابخانه ها؟
در هر يك از وبلاگها متفاوت است و نمي توان گفت مخاطبين ذهني در همه جا يكسان هستند. اما به طور كلي و با تجربه اي كه تا كنون كسب كرده ام بيشتر براي دانشجويان و كتابداران جوان مي نويسم. زيرا اين گروه ها با پديده وبلاگ بيشتر ارتباط داشته و از نظراتي كه در قالب يادداشت در وبلاگ مي نويسند يا از طريق ميل برايم ارسال مي كنند، يا به طور شفاهي مطرح مي كنند مشخص مي شود كه با چه دقتي مطالب را مي خوانند يا كدام نوع نوشته ها برايشان جذابتر است.
براي مثال ميزان استقبالي كه از يك وبلاگ و نوشته خبري-عمومي و حتي طنز مي شود به مراتب بيشتر از مطالب سطح بالاي تخصصي و علمي است.
اصل مصاحبه در سایت شیرازه:
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۸۷ ساعت 18:41 توسط محسن حاجي زين العابديني
|
حرفهای زیادی هست که حرف دله و باید گفته بشه. و تا گفته نشه مثل نفس می ماند که خفه می سازد اگر آید و بیرون نرود. اینجا بهترین جاست برای حرفهای ناگفته و دل گفته ها...