اینجا رم 8: ایکا روما 2022: ایفلای آرشیویستها؛ ایران در کما
روز چهارشنبه 30 شهریور 1401 است و اخبار خوبی از ایران نمی رسد. اینترنتها قطع و ضعیف شده. نمی شود ارتباط درستی گرفت و این دلشوره و نگرانی را زیاد می کند. یکی دو پست در اینستاگرام می گذارم که وقتی با برخورد مردم و اعتراضشان مواجه می شوم تازه متوجه عمق اندوه و شرایط سخت تر مردم در ایران می شوم و دیگر ادامه نمی دهم. یکباره در پی مرگ مهسا امینی، همه به خیابانها ریخته اند و درگیری های خونین و بدی در جریان است. دل آدم به درد می آید. وقتی آرامش شهرهای اروپایی و آدمهای فرو رفته در طرح هایی برای شادی در هر لحظه را می بینم، حسرتی چشمانم را می گیرد که دلم می خواهد فریاد بزنم: آی آدمها، جرعه ای شادی، حق هر انسانی است که نفس می کشد. این را از او دریغ نداریم.
*****
کمی مانده به ساعت 9 (چهارشنبه 30 شهریور 1401)، خیابان مانزونی را که به سمت پائین می روم، افراد زیادی را می بینم که کیفهایی با آرم ICA بر شانه دارند. بنرها و استندهای ایکا که از دور در جلوی Antonianum Auditorium دیده می شوند نوری از امید و اهمیت تخصص و دانش را می تابانند. این همه آدم با نژاد و چهره های مختلف با یک دغدغه تخصصی یکجا گرد هم آمده اند. نکته مهم حضور افرادی از تخصصهای مختلف، صنایع، سازمانهای دولتی و خصوصی، مقامات و ... است که تخصص اصلی آنها آرشیو، کتابداری یا مدیریت اطلاعات نیست، بلکه بهره برداران از آموزه های آرشیو هستند و حضورشان در اینجا یا برای کسب دانش است یا برای ارائه تجربه. مثلا با کسی همصحبت شدم که از بمبئی آمده بود و در شعبه مرکزی ریزرو بانک آنجا مشغول به کار بود و آمده بود که پوستری در مورد تجربه آرشیوداری در بانکشان ارائه کند و تخصص خودش هم اقتصاد بود. یا یک آقای خیلی قد بلند (ده سانتی از من بلندتر بود) را دیدم که با هم صحبت کردیم و گفت که از امارات آمده و در امور بایگانی و حفاظت داده های بانکی فعال است. فردا که دوباره دیدمش گفت که دیروز بعد از صحبت با شما، با آقای نجدی؟ نامی که ایرانی است صحبت می کردم و گفتم که شما را دیدم. ایشان را می شناسید؟ ایشان مسئول بانک صادرات، شعبه امارات هستند و امورات مدیریت داده و نگهداری از بایگانی و امنیت بانک آنها را شرکت ما بر عهده دارد.
سالن نیم دایره ای است با طرح چوبی میز و نیمکتها که حس تاریخی و قدیمی می دهد. برخلاف عادت قدیمی که در ته سالن می نشینم اینبار سنت شکنی کرده و می روم و در ردیف سوم وسط می نشینم. درست روبروی صحنه سالن. دو ردیف جلویم را شیوخی با لباسهای عربی پر می کنند که متوجه می شوم از عربستان هستند. سه مقام ظاهرا دولتی با عبا و بقیه با لباس عربی و یکی دو نفر هم کت و شلواری و خانمهای عرب که بعضی ها بدون حجاب و بعضی با حجاب و صد البته همه با آرایشهای توی چشم زننده خلیجی و عربی. یکی دو نفر گماشته گروه هستند و یکی از آنها همان اول صبحی آمد و روی میزهایی که می خواست تیم بنشیند که وسط سالن بود، کاغذهایی گذاشت.
مراسم افتتاحیه کنفرانس ایکا 2022 شروع می شود. امسال نهمین کنفرانس بین المللی ایکا (شورای بین المللی آرشیو) با شعار "آرشیو: پر کردن فاصله" (19 تا 23 سپتامبر 2022) در شهر رم برگزار شد. خیلی وقت بود که این همه جمعیت را در سالنی ندیده بودم. در دو سال گذشته به خاطر کرونا که مراسم آنچنانی برگزار نمی شد و اگر هم می شد کسی جرات نمی کرد در جمعهای شلوغ شرکت کند. اما اینجا وضعیت فرق می کرد. از بیش از 50 کشور جهان افراد متخصص و مرتبط شرکت کرده بودند.
در اینجا از مقامات مسئول دولتی و بگیر و ببندهای توی سالن به خاطر آنها و ردیف اول را رزرو کردن که مقامات بیایند خبری نیست. هر کسی هم که مقامی دارد می آید و بی سر و صدا در گوشه ای می نشیند. اگر کسی تحویلش بگیرد به خاطر مقامش نیست و به خاطر شخصیت و اثرگذاری خودش در موضوع یا فعالیتی که دارد هست.
قبل از ورود به سالن می خواستم دستگاه ترجمه بگیرم و کارت شناسایی می خواستند. تازه متوجه شدم که نه پاسپورت و نه هیچ کارت شناسایی دیگری همراه ندارم. تا اینکه دیدم یک نفر در صف کارت ویزیتش را داد و خانم دستگاه ترجمه هم قبول کرد. من هم کارت ویزیت دادم که بعدا ماجرایی شد. وقتی برگشتم که دستگاه را تحویل بدهم خانم مسئول هی گشت و نتوانست کارتم را پیدا کند. من هم گفتم کارت ویزیت است و مهم نیست و رفتم. یک روز بعد از کنفرانس ایمیل مفصلی دریافت کردم که می گفت شما دستگاه ترجمه را نیاوردید که تحویل بدهید و هر چه زودتر آن را بیاورید. گفتم آخر آن دستگاه مترجم به چه درد من یا کسی می خورد و توضیح دادم که تحویل داده ام و خوشبختانه قبول کردند.
آقای Dr. Giulia Barrera خوش آمد گفت و کمی در مورد کنفرانس و رم صحبت کرد و البته شوخی کرد که یکی از ویژگیهای کنفرانسهای اون ور آبی همین خارج کردن آن از حالت رسمی و عصاقورت دادگی است. برای این کنفرانس بیش از 330 مقاله از 62 کشور جهان ارائه شده بود. در نهایت 73 مقاله، 6 کارگاه آموزشی و یک نشست با 17 ارائه کوتاه (lighting talks)، بیش از 80 پوستر که در نهایت حدود 217 ارائه کننده به شکلهای مختلف در کنفرانس فعال بوده اند.
شعار کلیدی کنفرانس "آرشیو: پر کننده شکافها" به چهار شکاف اصلی می پرداخت که عبارت بودند از شکاف دموکراسی، فرهنگ، دوری و دیجیتال و همه مقالات و مطالب ارائه شده و نشستهای همزمان چهارگانه به نوعی به این موضوعات محوری مرتبط شده بودند. نگاهی به برنامه کنفرانس به خوبی نشان می دهد که محور بحثها چه بوده است.
بعد از صحبتهای اولیه آقای Judge Rosario Salvatore Aitala که یک حقوقدان است را به عنوان سخنران کلیدی معرفی کردند که به صورت آنلاین در مورد مسائل قضایی و حقوقی مرتبط را آرشیوها صحبت کردند. بعد هم نماینده شرکت Ancestry که حامی اصلی کنفرانس بود و شرکتی فعال در زمینه آرشیو است صحبت کرد. ایشان از پروژه او سی آر کردن دست خطها گفتند که در شرکت انجام شده و با دقت بالایی می تواند دست خط را به فونت تبدیل کند که دستاورد بزرگی هم برای تصحیح و انتشار متون قدیمی و نسخ خطی است و هم برای رایانه ای و هوشمندسازی اسناد سازمانی.
از ایران سه مقاله شرکت کرده بود که یکی مقاله ما با عنوان چارچوبی برای استفاده از بلاکچین در مراکز آرشیوی ایران بود که مشترک با آقای دکتر اصنافی و خانم مجیدنیا ارائه شد. یک مقاله هم حاصل پایان نامه دانشجوی خوب ما خانم سمانه برجی و آقای دکتر اصنافی و خانم دکتر پاکدامن بود که با عنوان نرم افزار پیشنهادی برای استخراج اطلاعات از رسانه های اجتماعی توسط خانم برجی ارائه شد. مقاله سومی هم بود که مربوط به کار آقای دکتر اصنافی بود اما ارائه نشد. با شرایط حال حاضر اقتصادی و نرخ یورو و دلار فکر می کنم آخرین شرکت کنندگان در این رویدادهای علمی بودیم و کلا حضور ایران بسیار کمرنگ بود. چه در عرصه ارائه مقالات علمی و چه در سطح سازمانها و نهادهای مرتبط. چرا که خیلی از شرکت کنندگان، مسئولان دولتی یا شرکتهای خصوصی بودند که برای روزآمدسازی دانشی و دسترسی به آخرین یافته های علمی در حوزه آرشیوها و استفاده از فناوریهای روز در سازمانهای خودشان شرکت کرده بودند.
بعد از صحبتهای افتتاحیه همه جمع شدیم و یک عکس یادگاری با جمعیتی که از 62 کشور جهان آمده بودند گرفتیم. عکاس بامزه ای بود که در هنگام عکس گرفتن کلی شوخی و خنده با این جماعت بزرگ می کرد و نشان از اعتماد به نفس بالای ایشان داشت. در کنار کنفرانس، مجمع سالانه ایکا و شب فرهنگی و ضیافت افتخاری و روز ملی ایتالیا هم برگزار شد که ما افتخار شرکت در هیچ یک را نداشتیم.
برنامه کنفرانس در چهار سالن همزمان پیش می رفت و خیلی جالب بود که اغلب سالنها به طوری پر بود که جای نشستن نداشت و مردم سرپا ایستاده و گوش می کردند. در یکی از نشستها معنی کار گروهی را به عینه دیدم. یک خانمی از کره داشت در مورد تاریخ ایجاد و توسعه و اسناد راه آهن کره سخنرانی می کرد. متنی دستش بود که به انگلیسی از روی آن می خواند و کسی هم اسلایدها را پیش می برد. وقتی سخنرانی اش تمام شد یک دختر و پسر جوان آمدند و کنارش ایستادند. یکی از حضار به ایتالیایی سوالی پرسید و آن خانم دستیار آن را به انگلیسی برای آقا ترجمه کرد و آقا هم به کره ای برای خانم سخنران که هیچ زبانی به جز کره ای نمی دانست ترجمه کرد. خانم سخنران به کره ای جواب داد و آن آقا برای خانم مترجم دوم به انگلیسی و آن خانم برای سوال کننده به ایتالیایی ترجمه کرد. جالب بود که سخنرانی ها می توانست به ایتالیایی و فرانسه یا انگلیسی باشد و به جز مراسم افتتاحیه هم مترجم همزمانی وجود نداشت.
پذیرایی ها با قهوه و شیرینیهای کوچولوی ایتالیایی بود ولی ناهار با لازانیا و سالادی که شامل روکولا، هندوان، کدو، و چیزهای دیگری که قاطی کرده بودند می شد، پذیرایی شدیم.
بیرون سالن سخنرانی هم شرکتهای مختلف به ارائه محصولاتشان پرداخته بودند. با شرکت زوشل آلمان که می شناختم و اسکنرهای آنها را در کتابخانه ملی و مجلس دیده بودم صحبت کردم. آه از نهادشان بلند شد. گفتند حکایت ایران و تجهیزات ما مثل بیماری است که ده سال برای سلامتی اش به دکتر مراجعه نکرده باشه. الان با تحریمها ما نمی دانیم دستگاه هایمان در ایران در چه وضعی هستند. تجهیزات جدیدشان برای اسکن را که با دقت و کیفیت بالاتری کار می کردند معرفی کردند.
شرکت 3M را هم دیدم. شرکتی که در ایران به گیتهای کتابخانه ای و یک مدل اسکنر کتاب معروف بود و خیلی هم کیفیت محصولات خوبی داشت که آنها هم به خاطر تحریمها کلا پایشان از ایران برید و الان دستگاه هایشان در کتابخانه ها دارد آخرین نفسها را می کشد و کاری که ما می کنیم این است که چند دستگاه را اگر داشته باشیم قربانی یک دستگاه کنیم و از قطعات آن اوراق شده برای دستگاه های که دیگر قطعه ندارند استفاده کنیم.
شرکت بلاک فایر (Blockfire) هم که یک شرکت ایتالیایی بود قفسه های ریلی خیلی پیشرفته و امنی ارائه کرده بود. این قفسه ها به صورت خودکار باز و بسته می شدند و در مقابل آتش و زلزله و سیل امن بودند. طوری که اگر آتش سوزی تا 350 درجه هم صورت می گرفت اسناد و مدارک داخل قفسه ها صدمه ای نمی دیدند چون دستگاه های مخصوص خنک کننده داخل قفسه ها کار گذاشته شده بود که برای اسناد مهم خیلی پر اهمیت است.
پوسترهای زیادی برای ارائه در کنفرانس پذیرفته شده بود و فضای نصب آنها هم کم بود. همانطور که قبلا هم نوشته ام، بر خلاف همایشهای داخلی ایران که بخش پوستر خیلی جدی نیست، در این کنفرانسها خیلی مفصل و جدی تلقی می شود و استقبال آن زیاد است. به همین خاطر سه زمان برای ارائه پوسترها گذاشته بودند. عصر چهارشنبه و صبح و عصر پنجشنبه که هر گروه باید پوسترش را جمع می کرد و تحویل می داد تا جا برای پوسترهای بعدی خالی شود. پوسترها ارزیابی می شدند و جایزه بهترین پوسترها داده می شد. چهار پوستر از آمریکا، تایلند، ایتالیا و اسپانیا برنده جایزه بهترین پوستر شدند.
میزبان سال آینده کنفرانس کشور امارات است. البته قرار بود که 2020 میزبان باشند که به خاطر کرونا به تعویق افتاد اما آنها همچنان با عنوان ICA2020 می خواهند آن را برگزار کنند. به همین خاطر حضور اماراتی ها خیلی پر رنگ بود و غرفه ویژه ای با طراحی سنتی و عربی برپا کرده بودند. قهوه عربی با دله مخصوص و انواع دمنوشهای محلی می دادند و بسته های تبلیغاتی برای حضور و شرکت افراد در کنفرانس سال آینده در ابوظبی.
حرفهای زیادی هست که حرف دله و باید گفته بشه. و تا گفته نشه مثل نفس می ماند که خفه می سازد اگر آید و بیرون نرود. اینجا بهترین جاست برای حرفهای ناگفته و دل گفته ها...